
نقش طلاب جوان در انقلاب اسلامی
کار طلاب جوان؛ مانند کار زنبور عسل
اگر جامعۀ روحانیت نبود، این انقلاب پیروز نمی شد. تا صد سال دیگر هم پیروز نمی شد. روشن فکران سیاسیِ ما که بعضی شان هم آدمهای خوبی بودند، دلسوز هم بودند همه، آدمهای ناراه و منحرفی نبودند؛ [ولی] توانایی اش را
نداشتند، مقبولیت نداشتند، در بین مردم نفوذ نداشتند، نمی توانستند بر دلهای مردم حکومت کنند. آن که میتوانست اولاً از حیث سطح، تمام کشور را فرا بگیرد، ثانیاً از حیث عمق و تأثیر تا اعماق دلها نفوذ کند، روحانیت بود که همه جا بود.
بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیۀ شریفۀ سورۀ نحل را خواندم: اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم (وَ أَوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُون َ* ثُمَّ کُلی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ) [1] گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روییده بود، نشستند، تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند: هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم.
از هیچ دسته ای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمی آمد. و اگر این نمی شد این انقلاب اجتماعی به وقوع نمی پیوست: انقلابی که همان شعاری که در تهران روز عاشورا داده میشود، در فلان کوره دهِ یک استان دورافتاده هم مردم راهپیمایی میکنند، همان شعار را میدهند، همان حرف را میزنند، همان درخواست را میکنند. این میشود انقلاب اجتماعی که نتیجه اش سقوط آن چنان حکومتی است و تشکیل این چنین نظامی. استقامت و استحکام و ریشه داری این نظام به گونه ای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود. [2]
پی نوشتها:
[1]: . نحل، ۶۸و۶۹.
[2]: . بیانات در دیدار با علما و روحانیون خراسان شمالی، ۱۹مهر۱۳۹۱.
منبع:کتاب فجر بیداری انقلاب اسلامی - اداره تولیدات فرهنگی - صفحه ۸۲
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/11/19 ساعت 07:32:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |