ولی فقیه وبصیرت و روشن بینی

بصیرت و روشن بینی

بصیرت و روشن بینی برای ولی فقیه لازم است؛یعنی زمانی که به دلیل شبهات، تشخیص سره از ناسره و حق و باطل برای مردم حتی خواص سخت و ناممکن باشد،امام امت با روشن بینی بتواند آن ها را از یکدیگر تشخیص بدهد.راهکار این بصیرت و روشن بینی را خداوند در قرآن کریم چنین بیان می‌ فرماید:«یا ایها الذین آمنوا إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا(انفال:29) ای کسانی که ایمان آورده اید،اگر تقوای الهی پیشه کنید،خداوند برای تشخیص حق از باطل،به شما روشن بینی می دهد».
امام خامنه‌ای بر اثر تقوا و پرهیزگاری توانسته به معرفت هایی دست یابد و روشن بینی هایی را بروز دهد که حیرت همگان را برانگیزاند.وقتی در جنگ سی و سه روزه عرصه بر حزب الله لبنان تنگ می شود،سید حسن نصرالله با دوستانش تصمیم می گیرند عقب نشینی کنند.پس از این جمع بندی به ایران می آیند و با مسئولان ایران در این باره مشورت می کنند و باز هم به این نتیجه می رسند.ایشان در این باره می گوید:
خدمت حضرت آقا رسیدیم. شرایط را به ایشان توضیح دادم. وقتی طرح عقب نشینی را مطرح کردم،آقا فرمودند:«شما حق عقب نشینی ندارید». من گفتم:«با مسئولان ایرانی صحبت کردیم.»ایشان فرمودند:«اشتباه کردند.شما حق عقب نشینی ندارید. بروید مقاومت کنید».وظیفه شرعی ما تبعیت بود و گفتم:«چشم.مقاومت می کنیم».در دلم گفتم ما شهید می شویم و این جریان می خوابد.
نماز ظهر به امامت حضرت آیت الله خامنه‌ای خواندیم.ایشان بین نماز ظهر و عصر به ما رو کردند و فرمودند:«عن قریب شما پیروزی را خواهید دید و همه شما در این پیروزی زنده خواهید ماند».این نوید در دل ما بود و به لبنان رفتیم و مقاومت کردیم، تا اینکه عقب نشینی فضاحت بار دشمن اتفاق افتاد.با خود گفتم:آقا دو تا نوید به ما دادند:یکی نوید پیروزی و دومی نوید زنده بودن ما که در این پیروزی بود.پس از پیروزی دیدم تمام کسانی که در آن دیدار حضور داشتیم، زنده ایم.


منبع:کتاب جلوه آفتاب،علی احمدی خواه،ص351
گردآورنده:معصومه آزادی

غدیر را پاس بداریم...«فیلم سخنرانی دکتر رفیعی در باب فضیلت های حضرت علی(ع)» +دانلود

 

غدیر را پاس بداریم…

فیلم سخنرانی استاد پناهیان«ثواب اطعام در عید غدیر»+دانلود

 

سخنرانی استاد پناهیان«ثواب اطعام در عید غدیر»+دانلود

حکومت نیاز طبیعی و فطری

حکومت، نیاز طبیعی و فطری انسان

آیت الله سبحانی (حفظه الله تعالی)، در کتاب مبانی حکومت اسلامی به ذکر نظرات صاحب نظران در این رابطه می‌پردازد:
«وجود دولت در زندگی اجتماعی بشر، یک نیاز فطری و طبیعی است و از مهم ترین موضوعاتی است که بشر از آغاز پیدایش، به آن توجه داشته و تا خواهد بود به آن توجه خواهد داشت. و در اهمیت و لزوم آن همین بس که در هیچ نقطه ای از جهان، جامعه ای نبوده که بتواند بدون حکومت زندگی کند و این چیزی نیست که ضرورت آن را فقط بشر امروزه درک کرده باشد، بلکه از دوران‌های قدیم، فلاسفه بزرگ جهان و اندیشمندان تاریخ، بر لزوم آن تأکید بلیغی داشته اند: ارسطو فیلسوف بزرگ می‌گوید: ‘دولت از مقتضیات طبع بشری است؛ زیرا انسان دارای سرشت مدنی است، ناگزیر است که به صورت اجتماعی زندگی کند و کسی که وجود دولت را نفی می‌کند، یا انسان وحشی است، یا موجود برتر از انسان است که نیازی به دولت ندارد. ’ [۱]
ازنظر ارسطو وجود دولت یک ضرورت اجتماعی است و انسان به طور فطری، لزوم آن را درک می‌کند و کسی که بخواهد بدون آن زندگی کند یا موجود وحشی است که از انسانیت دور است یا موجود بالاتر از انسان است که فاقد طبع بشری است؛ مانند فرشتگان.
افلاطون می‌گوید: ‘تحصیل حیاتِ بافضیلت برای افراد بشر، جز به وجود دولت ممکن نیست، زیرا طبیعت انسان به حیات سیاسی و زندگی اجتماعی متمایل است. بنابراین وجود دولت از امور طبیعی است که انسان از آن بی نیاز نیست. ’ [۲]
ابن خلدون بنیان گذار علم جامعه شناسی، وجود دولت را امری ضروری می‌داند و بر اثبات آن، به اجتماعی بودن انسان یا به اصطلاح فلاسفه، مدنی بالطبع بودن او استدلال کرده و چنین نتیجه گرفته است که: ‘تشکیل دولت امر لازم و ضروری است. ’ [۳]

از اندیشمندان معاصر نیز ثروت بدوی می‌گوید: ‘اساس نظام سیاسی، وجود دولت است؛ بلکه هر نظم سیاسی برای جمعیت، وجود دولت را لازم و ضروری می‌داند؛ حتی بعضی‌ها سیاست را به وجود دولت، آن چنان مربوط می‌دانند که جامعۀ سیاسی را بدون دولت، امر غیر ممکن تلقی کرده اند. ’ [4]
علما و دانشمندان و جامعه شناسان دیگر نیز بر این عقیده اند و دلایل فراوانی بر مدعای خود اقامه کرده اند. » [5]
- اما چرا مسئلۀ مدیریت و رهبری جوامع انسانی، تا این حد مورد توجه متفکران بوده است؟ پاسخ این سوال را از علامۀ شهید مرتضی مطهری (رحمت الله علیه) بشنوید: «اهمّیت فوق العادۀ رهبری بر سه اصل مبتنی است:
اصل اوّل مربوط است به اهمیّت انسان و ذخایر و نیروهایی که در او نهفته است که معمولاً خود به آنها توجّه ندارد…
اصل دوم مربوط است به تفاوت انسان و حیوان. انسان با اینکه از جنس حیوان است، از نظر مجهّز بودن به غرایز با حیوان تفاوت دارد؛ یعنی ضعیف تر از حیوان است. حیوانات به یک سلسله غرایز مجهّز هستند و نیاز چندانی به مدیریّت و رهبری از خارج ندارند؛ زیرا غریزه، کارش راهنمایی و رهبری به صورت خودکار است…

انسان بااینکه ازنظر نیروها مجهّزترین موجودات است و اگر بنا بود با غریزه رهبری شود، می‌بایست صد برابر حیوانات مجهّز به غرایز باشد، درعین حال ازنظر غرایزی که او را از داخل خود هدایت و رهبری کنند، فقیرترین و ناتوان ترین موجود است؛ لهذا به رهبری، مدیریّت و هدایت از خارج نیاز دارد…
اصل سوم مربوط به قوانین خاصّ زندگی بشر است. یک سلسله اصول بر رفتار انسان حکومت می‌کند که اگر کسی بخواهد بر بشر مدیریّت داشته باشد و وی را رهبری کند جز از راه شناخت قوانینی که بر حیات و بر روال زندگی بشر حاکم است، میسّر نیست. » [6]

پی نوشتها:
[۱]: سیاست، ترجمۀ احمد لطفی، ص۹۶.
[۲]: جمهوری، ترجمۀ روحانی.
[۳]: مقدمۀ ابن خلدون، ص ۴۱و۴۲.
[4]: ثروت بدوی، النظم السیاسیه، ج۱، ص ۷.
[5]: آیت الله العظمی سبحانی (حفظه الله تعالی)، مبانی حکومت اسلامی، ص۱۳
[6]: شهید علامه مرتضی مطهری (رحمت الله علیه)، مجموعه آثار، ج ۳، ص۳۲.

دفاع از ولایت


​دفاع از ولایت در برابر توطئه‌های فراوانی که از سوی دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب که گاهی مستقیم به میدان آمده و گاهی افرادی را سپر خویش می‌سازند و به مبارزه با اصل مقدس ولایت فقیه می‌پردازند باید دفاع کرد، دفاعی آگاهانه و از روی احساس تکلیف، دفاعی از سر اعتقاد و باور دینی، دفاعی منطقی و از سر شور و شعور. 

دفاع از ولایت فقیه از اعظم واجبات هر مسلمان است، چرا که دفاع از ولایت فقیه دفاع از موجودیت احکام اسلام است؛ و مخالفت با آن مخالفت با اصل اسلام است چون با حاکمیت فقیه است که ارزش‌ها قوت می‌گیرند و از غربت و انزوا خارج می‌شوند و دین به کهنگی نمی گراید. 

اگر مخالفت‌ها ماهیت علمی دارد باید جواب عالمانه داد و اگر ریشه در هواهای نفسانی یا تحریکات استعماری دارد باید از سر قدرت به آنها پاسخ داده شود. زیرا کسی که حلقومش بلند گوی دشمنان اسلام شده است جز برخورد قانونی با او راه دیگری ندارد و تسامح مردم و نظام در ابعاد قضایی، قانونی و اجرایی با مخالفین ولایت فقیه، ظلمی بزرگ به اسلام و مسلمین است که هرگز تدارک نخواهد شد. 

ولایت فقیه محور اصلی نظام اسلامی است لذا این اصل باید مصون بماند. 

ولیّ فقیه قلب تپنده نظام اسلامی است. این قلب باید محفوظ بماند تا 

دیگر اعضا بر محوریت او از سلامت لازم برخوردار باشند. 

کسی که با ولایت و زعامت فقیه مخالفت کند، خداوند به او نظر منفی دارد و ملت هم باید نظر منفی داشته باشد. 

امام صادق علیه السلام فرمود: 

ثَلاثَةٌ لا یَنْظُرُ اللّهُ اِلَیْهِمْ یَوْمَ القِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیْهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ. مَنْ اِدَّعی اِمامَةً مِنَ اللّهِ لَیْسَتْ لَهُ، وَ مَنْ حَجَدَ اِماماً مِنَ اللّهِ، وَ مَنْ زَعَمَ اَنَّ لَهُما فِی الاِسلامِ نَصیباً. 

سه کس هستند که خداوند در قیامت به آنها نظر ندارد و آنها را پاک نمی گرداند و از عذابی دردناک برخوردارند، کسی که به ناحق ادعای امامت و پیشوایی مردم را داشته باشد، و کسی که پیشوای الهی و بر حقی را نپذیرد، و کسی که گمان کند این دو نفر (که در روایت ذکر شد) نصیبی از اسلام دارند. 

———-پی نوشت

[۱]: ۷۷. کافی، ج ۱، ص ۳۷۳.