
نقش امام خمینی رحمة الله در رهبری انقلاب اسلامی
نقش امام خمینی رحمة الله در رهبری انقلاب اسلامی
برخی از نظریه پردازان انقلاب، درباره نقش برجسته امام خمینی قدس سره در وقوع انقلاب اسلامی ایران به عنوان آخرین انقلاب قرن، تصریح کرده اند؛ از جمله:
میشل فوکو: وی معتقد است که زبان، شکل و محتوای مذهبی انقلاب اسلامی ایران، امری عارضی، اتفاقی و تصادفی نیست؛ بلکه در حقیقت، رهبری مذهبی، با تکیه بر موضع مقاوم و انتقادی سابقه دار در مکتب تشیع، در برابر قدرتهای سیاسی حاکم و نیز نفوذ عمیق در دل ایرانیان، توانست آنان را این گونه به انقلاب وادارد؛ آن هم علیه رژیمی که بی شک یکی از مجهزترین ارتشهای دنیا را در اختیار داشت و از حمایت مستقیم امریکا و دیگر قدرتها برخوردار بود. او درباره نقش برجسته رهبری انقلاب میگوید:
شخصیت آیة الله خمینی پهلو به افسانه میزند. هیچ رییس دولتی و هیچ رهبر سیاسی ای _ حتی به پشتیبانی همه رسانههای کشورش _ نمی تواند ادعا کند که مردمش با او پیوندی چنین شخصی و چنین نیرومند دارند. [۱]
تدا اسکاچپل: نویسنده و نظریه پرداز امریکایی که متخصص مطالعه انقلاب هاست، وی در کتابی به نام دولتها و انقلابهای اجتماعی، با ردّ ارادی بودن وقوع انقلاب، تفسیر انقلاب را تنها بر عوامل ساختاری و از پیش تعیین شده مبتنی میداند و حتی نقش انقلابیون در گسترش ایدئولوژی خود و موفقیتشان در این زمینه را انکار میکند. او اعتقاد دارد که «انقلابها ساخته نمی شوند، بلکه به وجود میآیند»:
از لحاظ علل، اهمیتی ندارد که چه شکل از انقلابهای اجتماعی ممکن است در آینده به وقوع بپیوندد. حقیقت امر این است که از نظر تاریخی، هیچ انقلاب اجتماعی موفقی با بسیج
تودهها و مسلماً با جنبشهای انقلابی ساخته نشده است. [2]
اسکاچیل تحت تأثیر شخصیت کاریزمایی امام خمینی قدس سره در سال ۱۹۸۲ مقاله ای با عنوان «دولت تحصیل دار و اسلام شیعی در انقلاب ایران»، نوشت و با توجه به آشکار بودن نقش اراده، آگاهی، رهبری و اندیشه اسلامی در این انقلاب، نظریه پیشین خود را در تحلیل آن نارسا دانست و افزود: «اگر در دنیا یک انقلاب، آگاهانه ساخته شده باشد، انقلاب ایران است»
انقلاب ایران به یک باره اتفاق نیفتاد، بلکه به شکل سنجیده و به هم پیوسته ای ساخته شد؛ به ویژه در مراحل اولیه، یعنی براندازی رژیم سابق. [3]
حال، با توجه به نظریه اسکاچیل، باید پرسید انقلاب کبیر مهدوی ساخته میشود یا به وجود میآید؟
طبق آیات شریفه قرآن، تاریخ بشر و سرنوشت انسانها در دایره نظام خاصی رقم میخورد و هرگونه دگرگونی و انقلاب، تابع یک سلسله قوانین مشخص و معین است که خداوند، برای تدبیر جهان به اجرا درآورده است. بهره مندی از نعمتهای الهی، به میزان تلاش آدمی یکی از سنتها و قانونهای حاکم بر جهان هستی به شمار میآید و انسان در پرتو اختیار، با عمل، خویش یا جامعه را به پیش میبرد و تاریخ را تکامل میبخشد و یا به سبب سستی و عدم تلاش، قابلیت دریافت نعمتهای الهی را از دست می دهد: «وَأَن لَّیْسَ لِلاِْنسَانِ إِلَّا مَا سَعَی * وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَی». [4]
سرنوشت هر جامعه ای به روی کرد و اراده افراد آن جامعه بستگی دارد و اراده جمعی مردم، پدیدآمدن زمینهها و بسترها را سبب میشود. روایت «یخرج أناس من المشرق، فیوطّئون للمهدی یعنی سلطانه»، [5] به بسترسازی حکومت مهدوی از طرف مردم اشاره دارد و از طرفی روایت مشهور «افضل الاعمال انتظار الفرج»، [6] نشان میدهد که انتظار، یک حالت روانی نیست، بلکه عمل آدمی است که برای رسیدن به هدفی میکوشد و بدون کوشش برای رسیدن به مقصود، وصول ممکن نیست. بنابراین، انتظار از مقوله فعل است نه انفعال. چنین انتظاری، زمینه ساز تحول در معرفت، احساس، رفتار و عمل آدمی میشود تا شایسته ظهور و فرج حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد. بنابراین، از این زاویه که بنگریم، انقلاب مهدوی ساخته میشود و تنها انفجار تصادفی و خودبه خودی توده مردم در وقوع انقلاب نیست.
از طرفی خداوند متعال، با توجه به اوضاع جامعه و مناسب بودن زمینهها و بسترها و براساس نیاز جامعه جهانی، هر زمان اراده کند، اذن انقلاب مهدوی را صادر خواهد کرد و انقلاب موعود به وجود میآید. در حقیقت، بخشی از مقدمات را در اختیار انسانها نهاده اند و از آنها خواسته شده تا در این جهت گام بردارند؛ اما ممکن است براساس اراده الهی، و با توجه به نیاز شدید، منتظر برخی از زمینهها و شرایط نباشد. از این رو، «اگر از دنیا به جز یک روز باقی نمانده باشد، خدای متعال آن روز را چنان طولانی میکند تا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نماید. » [7] از این بعد که بنگریم، انقلاب مهدوی به وجود میآید.
در حقیقت، از یک طرف باید ظهور حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف به اراده الهی محقق شود و از طرف دیگر، باید قدرت و اراده پولادین انسانها ظهور یابد. تا زمانی که انسان ها، به ایجاد زمینه و مقدمات ظهور اقدام نکنند، ظهور در انتظار اقدام آنها خواهد نشست. همان گونه که عطار نیشابوری در منطق الطیر به آن اشاره میکند، حکایت ظهور، گویی حکایت دیدار سی مرغ با سیمرغ است؛ زیرا سیمرغ همواره حضور داشت و اراده و همت سی مرغ غایب بود و میبایست حاضر میشد. [8] از این رو، امام علیه السلام حضور دارد، اما یاران و زمینه سازان ظهور او غایبند.
شیخ طوسی میگوید:
هم ما و هم خداوند، قدرت باز کردن دست امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در تصرف امور و تقویت سلطنت وی را داریم. پس اگر فرضاً خداوند به وی بسط ید نداد، میدانیم که تقویت و بسط ید او بر ما واجب است… اگر بسط ید از کارهای خداوند میبود، ناچار میبایست خلق را مقهور و مجبور بر تمکین سازد و بین امام علیه السلام و کید دشمنانش حایل شود که او را آزار نکنند؛ یا او را به وسیله فرشتگان تقویت و مدد فرماید. چه بسا که این کارها، به سقوط غرض تکلیف و حصول اضطرار بینجامد. پس بر ما واجب است که در هر حال، دست امام را در امور باز گذاریم. [9]
باید توجه داشت که ظهور، مشکل فاعلی ندارد بلکه مشکل از ناحیه قابل است. اگر قابل (انسان ها) مقدمات ظهور را فراهم کنند، ظهور از جانب خداوند متعال لطفی واجب است. [10]
پی نوشتها:
[۱]: میشل فوکو، ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند، ص۶۴.
[2]: Thed a Skocpol, State and Social Revolutions (Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۷۹) , P ۱۷.
[3]: Theda Skocpol, Rentier State and Shi,a Islam in The Iranian Revolution, In: Theory and Society (May ۱۹۸۲) , Vol. ۱۱, P ۲۶۷.
[4]: سوره نجم، آیه ۳۹ - ۴۰.
[5]: متقی هندی، کنز العمّال (بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق)، ج۷، ص۱۸۶؛ علامه مجلسی بحارالانوار، ج۵۱، ص۸۷.
[6]: علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۸؛ شیخ لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص۶۲۹؛ علی بن الحسین بابویه، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۳۶.
[7]: عیسی بن ابی الفتح اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۴۷۶.
[8]: علی رضا نودهی، نظریه اختیاری بودن ظهور (تهران: انتشارات موعود عصر (، ۱۳۸۴)، ص۲۶.
[9]: طوسی، الغیبه، ص۱۱.
[10]: علی رضا نودهی، نظریه اختیاری بودن ظهور، ص۲۷.
منبع:کتاب آخرین انقلاب، انقلابی آخر -فرح رامین - صفحه ۵۲
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/11/20 ساعت 07:26:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |