
مشروعیت ولایت از دیدگاه غرب«دیوید استون»
“ديويد استون” نيز به سه نوع مشروعيت قائل است.
۱- مشروعيت ايدئولوژيك
۲- مشروعيت ساختاری
۳- مشروعيت شخصي
نظريه “وبر” حداقل از سه نقصيه زير برخوردار است:
اولاً: شايد هيچ جامعه اي را نتوان يافت كه به طور كامل و صرفاً در قالب يكي از انواع مشروعيت مذكور بگنجد.
ثانياً: در تقسيم بندي وي هرگز سخني از مشروعيت الهي نيست.
ثالثاً: بعضي از دولتها توجيه ارزشي و اخلاقي پايههاي قدرت خود را بر مبنايي غير از انواع مذكور در تقسيم بندي “وبر” قرار ميدهند. مثلاًٌ برخي گروهها موقعيت خود را بر مبناي پاكي خون يا برتري نژاد (مانند آلمان هيتلري) توجيه ميكنند. در ماركسيسم، مشروعيت يك نظام سياسي تابعي از نيروها و روابط توليدي يك جامعه تلقي ميشود. برخي دولتها با تكيه بر ايدوئولوژي ناسيوناليسم (ملي گرايي) از احساسات وطن پرستانه مردم بهره گرفته و قدرت خويش را بر مردم ميقبولانند. دولتهاي استيلايي با به اطاعت واداشتن مردم از روي تقلب، عملاً تلاش ميكنند تا وجدان اكثريت مردم را مقهور حكومت خويش قرار داده و آنان را به حاكميت خويش متقاعد سازند. بنابراين، نه تنها برخي دولتها با توجيه ديگري غير از گونههاي مشروعيت وبري، حكومت خويش را مستقر ميسازند لكن برخي حكومتها حتي به چنين توجيه ظاهري نيز نيازي ندارند. براي كسي كه قوانين اسلام و ضوابط آن را بررسي كند، ترديدي باقي نمي ماند كه اسلام دين سياسي، اجتماعي است و احكام آن به اعمال عبادي - شرعي محض كه صرف آن، تكامل فرد و تامين سعادت اخروي است منحصر نيست بلكه اكثر احكام آن مربوط امور سياسي و تنظيم اجتماع و تامين سعادت دنياي مردم است.
منبع:مقاله انواع مشروعيت ولايت از ديدگاه غرب و شرق-مالک رحمتی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/06/18 ساعت 10:46:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |