
حکومت اسلامی زمینه ساز رشد و توسعه
حکومت زمینه ساز رشد و توسعه
در تبیین رسالت حکومت از این منظر، میتوان گفت: «انسان موجودی است کمال طلب و دائماً برای رسیدن به نقطهای که آن را کمال خویش میداند، در تلاش است. گذشته از اینکه در تحلیل کمال و خوشبختی و اینکه از چه راهی به کمال میتوان رسید، گرایشهای متفاوت و متضادی وجود دارد؛ ولی نفس این قضیه که انسان با هر گرایش و عقیده کمال و خوشخبتی را جستجو میکند، کمتر مورد شک و تردید واقع شده است؛ حتی کسی که نازلترین مرتبۀ رفتار انسانی را اختیار میکند، او نیز، به دنبال توسعه و کمال است؛ اما میتوان گفت که وی از رشد و کمال، تفسیر درستی ندارد.
جامعه به عنوان یک کلّ واقعی، وحدت ترکیبی افراد متکثر است؛ به شکلی که نه وجود جامعه بدون ِافراد امکان پذیر است و نه افراد بدون وجود جامعه امکان ادامۀ حیات پیدا میکنند؛ ازاین رو جامعه، خودْ همانند فرد، قابلیت رشد و توسعه دارد و همان طورکه اصل بقای فرد و جامعه به هم بستگی دارد، رشد و توسعۀ فرد و جامعه نیز متکی به یکدیگر است.
از سوی دیگر، افراد، گروهها و زیر مجموعههای جامعه، منافع، رشد و توسعۀ خود را دنبال میکنند و به دلیل نامحدودبودن نیازهای فزایندۀ افراد و گروهها و محدودیت منابع تأمین نیازها، پیدایش تعارض بر سر ارضای نیازها در جامعه اجتناب ناپذیر است؛ همچنین لزوم ایجاد هماهنگی کلیه فعالیتهای بهره برداری از منابع و توزیع مناسب در میان افراد و اقشار اجتماعی با جهت گیری واحد و کلان، متناسب با آرمانهای جامعه، تشکیلات امین و مقتدری را به نام دولت، توجیه میکنند.
این دستگاه با برنامه ریزی و سازماندهی کلان، میتواند رشد و توسعۀ کلان اجتماعی و زمینههای رشد و کمال فردی را امکان پذیر نماید. » [۱]
- کلام را در این مبحث با گفتاری آسمانی از مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به پایان میبریم؛ کلامی که ترجمه و شرح کم نظیر استاد شهید مطهری (رحمت الله علیه)، اداکنندۀ حق آن است:
«علی (علیه السلام) مکرر لزوم یک حکومت مقتدر را تصریح کرده است [2] … قانون خدا بایست به وسیلۀ افراد بشر اجرا شود. مردم را از فرمانروایی نیک یا بد چاره ای نیست. در پرتو حکومت و در سایۀ حکومت است که مؤمن برای خدا کار میکند و کافر بهرۀ دنیای خود را میبرد و کارها به پایان خود میرسد. به وسیلۀ حکومت است که مالیاتها جمع آوری و با دشمن نبرد و راهها امن و حق ضعیف از قوی بازستانده میشود تا آن وقتی که نیکان راحت گردند و از شر بدان راحتی به دست آید. » [3]
پی نوشتها:
[۱]: علی اصغر نصرتی، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۴۲و۱۴۳
[2]: قَالَ علیه السلام: کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُکْمَ إِلَّا لِلَّهِ وَ لَکِنَّ هَؤُلَاءِ یَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ یَعْمَلُ فِی إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ یَسْتَمْتِعُ فِیهَا الْکَافِرُ وَ یُبَلِّغُ اللَّهُ فِیهَا الْأَجَلَ وَ یُجْمَعُ بِهِ الْفَیْ ءُ وَ یُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ یُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِیفِ مِنَ الْقَوِیِّ حَتَّی یَسْتَرِیحَ بَرٌّ وَ یُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَی أَنَّهُ ع لَمَّا سَمِعَ تَحْکِیمَهُمْ قَالَ حُکْمَ اللَّهِ أَنْتَظِرُ فِیکُمْ وَ قَالَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْبَرَّةُ فَیَعْمَلُ فِیهَا التَّقِیُّ وَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْفَاجِرَةُ فَیَتَمَتَّعُ فِیهَا الشَّقِیُّ إِلَی أَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُهُ وَ تُدْرِکَهُ مَنِیَّتُه. (نهج البلاغه، خطبۀ ۴۰)
[3]: شهید علامه مرتضی مطهری (رحمت الله علیه)، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۴۳۲ .
منبع:مبانی، پیشینه و ادله اثبات مباحث به هم پیوسته «ولایت الهیه» ، «حکومت اسلامی » و «ولایت فقیه » -محمد رضا طاهری - صفحه۵۶
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پریساعسکری در 1397/06/21 ساعت 06:53:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |